امشب این دل یاد مولا می کند

لیلة القـدر است و احیا می کند

بشنو ای گـوش دلها بی صدا

نغمه ی فـزت و رب الکعبه را

----

امشب سر مهربان نخلی خم شد

در کیسه نان به جای خرما غم شد

در خانه ی دور بیوه ای شیون کرد

همبازی کودک یتیمی گم شد

----

ای کاش علی شویم و عالی باشیم

هم سفره کاسه سفالی باشیم

چون سکه به دست کودکی برق زنیم

نان آور سفره های خالی باشی

---

دل را ز شرار عشق سوزاند علی(ع)

یک عمر غریب شهر خود ماند علی(ع)

وقتی که شکافت فرق او در محراب

گفتند مگر نماز می خواند علی(ع)

----

محراب کوفه امشب در موج خون نشسته

یا عرش کبریا را سقف و ستون شکسته

سجاده گشته رنگین از خون سرور دین

یا خاتم النبیین، یا خاتم النبیین

از تیغ کینه امشب فرقی دو نیم گردید

رفت آن یتیم پرور، عالم یتیم گردید

---

طبیبا وامکن زخم سرم را

مسوزان قلب زینب دخترم را

ببند آنگونه زخمم را که در قبر

نبیند فاطمه زخم سرم را

در و دیوار مسجد هست‏ شاهد

که من گفتم اذان آخرم را

وداع زندگی را گفتم آنروز

که زد در کوچه قنفذ همسرم را