صدای پای باران

می نویسم برای آنکس که به زودی می بارد...

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آمریکا» ثبت شده است

درسی که باید از ترامپ بگیریم!

درسی که از ترامپ باید بگیریم!

🔸ترامپ دیشب حرفی از پاره کردن برجام نزد. حتی نگفت که از برجام خارج می‌شویم. اما تقریبا همه و همه فهمیدند که کار برجام تمام شده. این قرتی‌بازی که برجام یک معاهده چندجانبه است و کشورهای اروپایی هم دخیلند و این‌ها، حرف مفت است که همه می‌دانیم و همه می‌دانند که نوک تیز منازعات هسته‌ای، بین ایران بود و آمریکا و حالا هم ایران و هم آمریکا، خوب می‌دانند که برجام به فنا رفته..
بگذریم!
🔸هدف این نوشته، بررسی درسی است که باید از ترامپ بگیریم که ترامپ و ما ادراک ما الترامپ!
🔸خیلی‌ها به‌حسب ماله‌کشی گفته‌اند که ترامپ دیوانه است که خب نیست. ترامپ اتفاقا مرد محاسبه است و طراحی راهبردهایی برای انتفاع بیشتر از موضوعات. چه انتفاع شخصی و چه انتفاع سازمانی و حالا که رئیس‌جمهور شده، انتفاع ملی..
🔸در طول یک‌سالی که از ریاست‌جمهوری‌اش گذشته، نشسته، خوب بررسی کرده، محاسبه کرده و دیده که هرچند از برجام منافع سیاسی و امنیتی خیلی خیلی خیلی زیادی نصیب آمریکا شده، اما منافع اقتصادی برجام خیلی باب میل سفره مردم آمریکا نبوده و می‌شده از برجام و این تیم برجامیست ایرانی، بیشتر از این‌ها کَند و قبلی‌ها نکندند و حالا اوست که باید بکند..
🔸نتیجه اینکه بی‌هیچ تعارفی و بی‌هیچ قید و بندی و بدون درنظر گرفتن قرشمال‌بازی‌های روابط بین‌الملل و حقوق بین‌الملل، با دوپا روی دوش برجام نشسته و...!
🔸طبیعتا این‌طرف ماجرا از جانب دولت هم خب آب قطع است و خیلی امکان شستشوی گند جدید برجام و ماله‌کشیدن بر وضعیت جدید نیست..
🔸به همین سادگی، ترامپ به ما یاد داده که برای منافع، خاصه منافع ملی، باید از خیلی چیزها گذشت. خیلی چیزهایی که شاید روی کاغذ ارزش داشته باشند اما در عالم واقع، شوخی‌اند. خاصه اگر آمریکا باشی!
🔸مثلا بگذار بگویند ترامپ دیوانه است. مهم نیست. بگویند بی‌سواد است. مهم نیست. بگویند قواعد دیپلماسی را نمی‌فهمد. مهم نیست. و خیلی چیزهای دیگر که گفته‌اند و می‌گویند و خواهند گفت که طبیعتا مهم نیست.
🔸مهم این است که ترامپ بتواند از مسیر این گذر از بی‌اهمیت‌ها، منافع آمریکا را بیشتر از قبل تأمین کند. ولو به قیمت خیلی شوخی‌های بی‌مزه با قواعد بین‌المللی..
🔸من مقایسه نمی‌کنم اما گاهی دوست دارم کاش مثلا بعضی مسئولین ما، در هر نهادی و در هر سطحی، کمی مثل ترامپ، قائل به منافع ملت و کشور باشند نه قائل به این رویه‌های معیوب یک‌طرفه حقوقی و ارتباطی بین‌المللی. راحت از شرط و شروط‌ها بگذرند و منافع را اولویت دهند نه اعتبار را و نه کلاس کار را و نه شیک و مجلسی بودن کار را..
🔸راستی! نه فقط مسئولین، گمانم ماها هم باید کمی از ترامپ بیشتر یاد بگیریم. یاد بگیریم که برای منافع خود، بازی نکنیم، تلاش کنیم!

@faslekhoon
@www_snn_ir

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • شنبه ۲۲ مهر ۹۶

    عکس نوشته های سیاسی(آمریکا)

    بیشتر ببینید در : ندای یک بسیجی عاشق

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • چهارشنبه ۲ دی ۹۴

    چرا با مرگ برآمریکا مخالفند؟؟

    درباره تاریخ افتخار آمیز استکبارستیزی ملت ایران؛

    "مرگ بر آمریکا" شعاری آزموده شده

    باراک اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: «مردم ایران از تاریخی افتخارآمیز برخوردارند. اما شعار «مرگ بر آمریکا» برای آنها شغل و امنیت ایجاد نمی‌کند. اگر ایران مسیر دیگری را انتخاب کرد، آن مسیر برای امنیت منطقه، برای مردم ایران و جهان خوب خواهد بود.» اما چرا اوباما، به دنبال ایرانِ بدون «مرگ بر آمریکا» است؟ پاسخ به این سؤال در کلام امام خمینی رحمه‌الله‌علیه نهفته است که «ما همه‌ی شعارهایمان را با عمل محک زده‌ایم» (۶۷/۱۲/۰۳). لذا می‌دانیم که:

    ۱. «مرگ بر آمریکا» شعاری برگرفته از ذهنیت تاریخی ایرانی‌ها نسبت به رفتارهای استکباری حاکمیت آمریکا بوده که تاکنون استمرار هم داشته است. کاپیتالاسیون، شلیک به هواپیمای مسافربری، کودتای نوژه و... . و حتی «یکی از برکات همین مذاکرات اخیر این بود که دشمنی آمریکایی‌ها... با ایران و ایرانی، با اسلام و مسلمین آشکار شد.»(۹۲/۱۰/۱۹) در واقع «مرگ بر آمریکا را کسی به ملت ایران یاد نداد.»(۷۳/۰۸/۱۱) و این شعار، زبان حال و حرف دل ملت‌های مظلوم و مستضعف جهان بوده است.

    ۲. راستی اگر شعار مرگ بر آمریکا کارآمد نیست و اگر در عمل جواب نداده، پس چرا نظام سلطه به‌دنبال حذف یک شعار «بی‌اثر و بی‌عمل» است؟ آیا تقاضای حذف این شعار به اینکه «امروز در خیلی از کشورها صدای مرگ بر آمریکا بلند میشود» برنمی‌گردد؟ آیا هدف نظام سلطه این نیست که با تغییر ذهنیت مردمی که «شاخِ ابرقدرتىِ ابرقدرت‌ها» را شکسته‌اند، ملت‌های الهام‌ گرفته از حرکت ملت ایران را نسبت ادامه حرکت خود دچار تردید کنند؟ تجربه‌ی تسخیر لانه جاسوسی و حوادث مصر نشان داد که حتی «مبارزه‌ی با استبداد بدون مبارزه‌ی با آن قدرت خارجی‌ای که پشت سر دیکتاتور و مستبد قرار دارد، به جایی نمی‌رسید ... همچنان‌که در بعضی از انقلاب‌های این چند سال اخیر ملاحظه کردیم»(۹۲/۱۱/۱۹). به‌همین دلیل است که جریان غرب‌گرای داخلی تلاش می‌کند تا با «بزک» آمریکا، ماهیت استکباری او را کمرنگ کند. این جریان، دو راهبرد اصلی را دنبال می‌کند: ۱. «تحریف اصول امام خمینی رحمه‌الله‌علیه»؛ تا با «تفسیر غلط از امام» شاخص را تغییر دهند.(۹۲/۰۴/۳۰)؛ ۲. مخدوش کردن اصل استکبارستیزی. اگر این جریان بتواند ذهنیت مردم را تغییر دهد؛ به تبع آن مرز بین جبهه حق و باطل کمرنگ می‌شود، آن وقت راه نفوذ آمریکا به بهترین شکل ممکن هموار خواهد شد.


      عده‌ای سعی نکنند چهره آمریکا را بزک کنند!
    ۳. اوباما ادعا کرده که با شعار مرگ بر آمریکا امنیت بیشتر برای ایران فراهم نمی‌شود. نگاهی گذرا به وضعیت کشورهایی در منطقه که مرگ بر آمریکا نگفته‌اند و نمی‌گویند و نیز کشورهایی که آمریکا برای برقراری امنیت به آنجا ورود کرده است، میزان توّهم اوباما را نشان می‌دهد. اتفاقا امنیت ایران حاصل عمل به شعار «مرگ بر آمریکا» است که با ایجاد عمق استراتژیک، خاکریز خود را تا مرزهای رژیم اشغالگر قدس رسانده است. بیش از سه دهه مقاومت و تلاش ایران در جهت دست‌یابی به دست برتر امنیتی در منطقه، نه تنها برای خود بلکه ملجأ امنیتی بسیاری از ملت‌های منطقه است که آمریکا به بهانه‌ی تأمین امنیت وارد کشور و زندگی‌شان شده است. استحکام خط مقاومت از استمرار «مرگ بر آمریکا» ی جمهوری اسلامی ایران است و «همه‌ی این گله‌ها و ناراحتی‌ها از این است که نفوذ ایران گسترده شده»(۹۴/۰۴/۲۰) است. به‌همین دلیل مسئولین نظام اسلامی باید توجه داشته باشند تا پدیده‌های اتفاقی، "دست دادن‌ها" و «اقدامات نابجا» یی از سوی آن‌ها صورت نگیرد که برخلاف سیاست‌های کلی نظام باشد یا سبب مخدوش شدن این تصویر موفق از مبارزه با استکبار شود و در خط مقاومت منطقه هم ایجاد تذبذب و دلسردی کند. آن‌ها نباید به‌جای نقطه‌های امیدبخش «دل را به نقطه‌هاى خیالى» بسپرند.(۹۳/۱۰/۱۷)

    ۴. اوباما گفت که شعار «مرگ بر آمریکا» برای شما شغل ایجاد نمی‌کند. وی جملات مشابهی را نیز در روزهای منتهی به نوروز ۹۲ درباره‌ی اقتصاد ایران بر زبان آورده بود. البته چند ماهی از این سخنان اوباما نگذشته بود که «اختلافات سیاسیون آمریکا بر سر مسائل مربوط به بودجه‌ی دولت‌شان موجب شد شانزده هفده روز دولت آمریکا تعطیل بشود، هشتصد هزار کارمند به مرخصی اجباری»(۹۲/۰۸/۱۲) بروند. امروز ۴۷ درصد جمعیت آمریکا با احتساب بدهی‌های خود، هیچ ثروتی ندارند (ثروت صفر!)؛ چهارصد خانواده‌ی ثروتمند آمریکا، مجموعا معادل ۶۲درصد جمعیتشان ثروت دارند و... حال چگونه رییس‌جمهور این‌چنین نظام اقتصادی که خود گرفتار است، مدعی می‌شود که اگر «مرگ بر آمریکا» نگویید، وضع اقتصادی‌تان بهتر می‌شود؟ اتفاقا ملت فهمیده است که مشکلات حوزه‌ی اقتصادی و معیشتی به این دلیل است که به‌طور کامل و قاطع «مرگ بر آمریکا» را عمل نکرده‌ایم. ما هنوز در این حوزه نتوانسته‌ایم وابستگی نظری و عملی به بیرون از مرزها را قطع کنیم. اگر همان بیست سال پیش آن هشدار را شنیده بودیم که «اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابسته‌ی به نفت است و باید خودمان را از نفت جدا کنیم.» آن «آقایانِ به قول خودشان "تکنوکرات" لبخند انکار»(۹۲/۰۱/۰۱) نمی‌زدند و کمر همت می‌بستند و اقتصاد را از آن وابستگی نجات می‌دادند؛ امروز با این مشکلات اقتصادی روبه‌رو نبودیم.   مشکلات اقتصادی ما برای گفتن «مرگ بر آمریکا» نیست بلکه برای عمل نکردن به آن است. آن "مرگ بر آمریکا"یی که نظام استبدادی شاهنشاهی را برانداخت و نظام سلطه را تحت تأثیر قرار داد، باید به ساختار و رفتار اقتصادی ما نیز جهت بدهد. کافیست یک‌بار دیگر رجوع کنیم به تجربه‌ی موفق «مرگ بر آمریکا».
  • ۱ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • دوشنبه ۱۳ مهر ۹۴