آن ها چفیه داشتند

من چادر دارم!!!

آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند

من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم

آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود

من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم

آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرم امانت داده اند...

من چادرسیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم ...

                                    

یازهرا