صدای پای باران

می نویسم برای آنکس که به زودی می بارد...

۳۵ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

چادر

همیشه چادر به سر میکنی

و در ماه رمضان محکمتر

همیشه باارزشت می کند

و در ماه رمضان باارزشتر

همیشه کمک میکند نوچه ی شیطان نشوی*

و در ماه رمضان بیشتر

همیشه پیش خدا سربلندت می کند

و در تابستان و روزه داشتن سربلندتر

با چادرت در تابستان به ماه مهمانی اش می روی و می گویی

ببین چقدر دوستت دارم

این هم نشانی اش

...

چادرم را دوست دارم

مثل قلم

و مثل هر آن چیز دیگری که در این جهاد

برای تو مجاهدم می کند

...

*دختر باشی

یا پسر

فرقی نمی کند

همیشه می توانی انتخاب کنی

نوچه ی شیطان باشی یا مسجود فرشتگان

فقط شکلش فرق می کند

که چطور خودت را ، خواهران و برادرانت را، به خدا نزدیک کنی یا از خدا دور

انسانی باشی از جنس آدم یا از جنس ...

همه ی مطلب همین است


  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • يكشنبه ۲۱ تیر ۹۴

    حجاب عفاف شکوفایی

    حجاب برتر
    به زنان ما "عفت"
    به مردان ما "غیرت"
    و به جامعه ما "عزت" می بخشد...





  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • يكشنبه ۲۱ تیر ۹۴

    ۲۱تیرماه روز عفاف وحجاب

     شورای فرهنگ عمومی کشور سالروز قیام مردم مشهد علیه کشف حجاب را به عنوان روز عفاف و حجاب نام گذاری کرده است.

    قیام مردم مشهد و واقعه مسجد گوهرشاد در مقابله با کشف حجاب مصداق بارز مبارزه با منکری است که هنوز متاسفانه آثار شوم آن در کشور وجود دارد.حمله قزاق های رضاخانی به مسجد گوهرشاد و مقاومت مردم مشهد نشان از پیشینه درخشان مردم خطه خورشید در مقابله با تهاجم فرهنگ غرب محسوب می شود.

    در واقعه مسجد گوهرشاد ماموران رضاخانی مسجد را به قتلگاه خداجویان تبدیل کردند و نقطه تاریکی از خود در تاریخ به جا گذاشتند.لذا یاد و خاطره شهدا و قیام مردم مشهد بخشی از تاریخ مبارزه ملت ایران است که باید زنده بماند.

    هدف قرار گرفتن نقاط استراتژیک یکی از اصول جنگ است که منحصر به جنگ نظامی نیست، بلکه در جنگ فرهنگی و تهاجم فرهنگی هدف قرار دادن نقاط استراتژیک از اصول مهم دشمنان است. از جمله نقاط استراتژیک نظام اسلامی ولایت فقیه، نماز و بحث حجاب و عفاف است. دشمن می‌داند که اگر بحث حجاب و عفاف و این نقطه استراتژیک را بمباران کند نه تنها یک فرد که باعث تباهی یک خانواده و در مجموع جامعه می‌شود. حجاب و عفاف اصلا مفهوم زنانه ندارد؛ بلکه مفهومی فراتر از لباس زنان دارد به عبارتی رعایت حریم عفاف و حجاب به معنای امکان پاک‌زیستی و اعتقاد محوری در زندگی جاری انسان‌هاست.

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • يكشنبه ۲۱ تیر ۹۴

    این جمعه هم گذشت ونیامد نگارما



    طاقتم طاق شد و از تو نیامد خبری

    جگرم آب شد و از تو نیامد خبری.

    عاشقانی که مدام از فرجت می گفتند

    عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری

    ****

    این دل اگر کم است، بگو سر بیاورم، یا امر کن که یک دل دیگر بیاورم،

    مولا! خلاصه عرض کنم؛ دوست دارمت! دیگر نشد عبارت بهتر بیاورم.


  • ۱ پسندیدم
  • ۴ نظر
    • شنبه ۲۰ تیر ۹۴

    جانباز شیمیایی که در اوج درد روزه می‌گیرد

     انگار اکران هر روزه نام شهدا در تابلوهای هدایت مسیر و کوچه و پس‌کوچه‌های شهر تبدیل به روزمرگی شده بود و شکوه نام آنها در پیدا کردن پلاک آدرس غفلتمان کمرنگ شده بود.

    اما من ساکت نماندم و در سایه نام‌آوران استقامت که شهر به حرمت آنان نفس می‌کشد، قلم به دست راه افتادم تا نقش مسیر نشان بی‌نشان‌ها را پررنگ کنم و پاسخ ابهام واژه‌های کلیدی این روزها را از او جویا شوم و حال و هوای ربّنا را در دمای سوزان و پرالتهاب خاکریزهای جبهه از او بپرسم.

    نشانی را از اهالی محل جویا شدم، اما آدرس قهرمان روزهای جنگ برای اهالی شناخته شده نبود.

    بالاخره جایی نزدیک غروب جاده، خانه‌ای که با آیه قرآن مزین شده بود نظرم را جلب کرد، با تردید دستم را بر روی زنگ فشردم که یکباره نمای حیاط با ویلچر پارک شده در کنار آن از چرخش لولای درب مقابل چشمانم خودنمایی کرد، یقین بر گام‌هایم سنگین شد!

    نمی‌دانم چرا نمی‌توانم ویلچر را باور کنم، چرا که نام مدافعان سرزمینم بی‌اختیار تصویر سروقامتان بی‌بدیل را برایم مجسم می‌کند، اما چند قدم که به پیش رفتم، دیدم که در پشت دیوار تنهایی این روزها سنگر گرفته بود و از آنجا که قدم‌های استوارش را هدیه به امنیت کشورم کرده بود، با نگاه مهربانش به استقبالم آمد.

    حاج حمیدرضا، جانباز شیمیایی متولد دهه 30 که امام در سال 42 و در حالی که آنان سرگرم بازی بودند، آنها را در ردیف اول سربازان انقلاب نامید...

    این روزها حال و هوای جبهه به حرمت ورود غواصان شهید به شهر بیشتر استشمام می‌شود و گپ و گفت صمیمانه من با شهید زنده با ساعات عاشقی شهر از ورود همرزمان حاج حمید یکی شده بود.
     
    بیقرار بود، پای رفتن نداشت و قلبش را به میان جمعیت فرستاده بود و گونه‌هایش میهمان اشک استقبال شهدای غواص شده بود.

    من اگرچه با شهر در تشییع جوانی پرپر شده غواصان همنوا نشده بودم، اما میهمان ردپای گمشده‌ای بودم تا احساس پرپرشده او را در شهر زنده کنم.

    سوالاتم را به خط کرده بودم تا هرچه زودتر کلام را آغاز کنم و به قول خودمان سراصل مطلب بروم و حال و هوای رمضان جبهه را موشکافی کنم.

    اما رنگ دلتنگی صدایش به دنبال گوش شنوا بود، کلام را کوتاه کردم و گوش شنوا را با نوای دلتنگی اش کوک کردم تا قدری از سنگینی وزن غصه‌هایش کاسته شود.

    * تک‌تیرانداز جبهه ایثار شکار زمانه شده بود

    21 ساله بود و هنوز خانواده داغدار برادر شهیدش بودند و ناراضی از رفتن او به جبهه که جوانی را در دست گرفت و خود را به آتش توپ دشمن رساند، در تپه‌های بازیدراز و الله اکبر و گیلانغرب امان دشمن را بریدند و به پیش رفتند.

    حکایت عملیات آخر آلبوم زندگی او را به گونه‌ای حاج حمید از عملیات والفجر 8 ناو در سال 64 گفت که پدرم خانواده‌ام برای انصراف من از حضور در جبهه به منطقه جنگی آورد و به من تحویل داد و برگشت اما من خانواده به مادر همسرم سپردم و برای کشورم ماندم و جنگیدم.

    حاج حمید تک‌تیرانداز عملیات والفجر 8 فاو بود که از گاز اعصاب حاکم بر منطقه بی‌نصیب نماند و زمین‌گیری میهمان ناخوانده این روزهای حاج حمید شد.

    او که خاکریز دشمن را شلوغ می‌کرد، این روزها در شلوغی شهر آرام در گوشه‌ای دل به خدا سپرده و در خاکریز زندگی بدون دستان مهربان همسر و فرزندانش حتی قادر به نشستن و خوابیدن نیست و اسیر دست بستگی روزگار شده و بس...

    او رزمندگی را در 3 کلمه عشق تعریف می‌کند؛ از عشق تخریب چی برای دویدن بر روی مین و بیقراری برای نبودن تا حال و هوای دلدادگی رمضان می‌گوید.

    * پیوست عشق رمضان به ضمیر رزمنده

    یادگار جنگ مقایسه رمضان این روزها با آن زمان را تنها در دلباختگی محصور می‌کند.
    خواندن ادامه مطلب خالی از لطف نیست...
    برگرفته از:باشگاه خبرنگاران
  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • شنبه ۲۰ تیر ۹۴

    عصای رهبر انقلاب روی لوگوی شیطانی

    «من از عموم مسلمانان جهان و دولتهای اسلامی می خواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب [اسرائیل] و حامیان آن بهم بپیوندندوجمیع مسلمین جهان را دعوت می کنم که آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و می تواند تعیین کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد را بعنوان روز قدس اعلام نمایند.»

    جملات بالا بخشی از سخنان تاریخی حضرت امام (ره) است که سرآغاز جنبشی جهانی؛ علیه رژیم صهیونیستی بود و تا به امروز نیز افراد زیادی از سراسر جهان به این ندای معمار کبیر انقلاب، لبیک گفته و در این روز مقدس، با راهپیمایی های گسترده؛ انزجار و تنفر خود را از اقدامات و جنایات ددمنشانه این رژیم منحوس اعلام می نمایند.

    عکس زیر در صفحه اینستاگرام دفتر مقام معظم رهبری به مناسبت روز قدس منتشر شده است.


  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • شنبه ۲۰ تیر ۹۴

    چرا فلسطین مسأله اصلی دنیای اسلام است؟

    مسأله فلسطین از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی همیشه از مسائل راهبردی نظام جمهوری اسلامی بوده است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مسأله اول امت اسلامی را مسأله فلسطین می‌دانند. در ادامه بخشی از دلایل اصلی بودن مسأله فلسطین از نگاه رهبر انقلاب اسلامی آورده شده است:



    مسأله غزه قضیه اول دنیای انسانیت است
    امروز قضیه‌ى اول جهان اسلام قضیه‌ى غزه است؛ شاید بشود گفت قضیه‌ى اول دنیاى انسانیت، قضیه‌ى غزه است. سگ هارى و گرگ درنده‌اى به انسانهاى مظلوم حمله کرده است؛ چه کسى مظلوم‌تر از کودکان معصومى که در این حملات جان خود را مظلومانه از دست دادند؟ چه کسى مظلوم‌تر از مادرانى که فرزندان خودشان را در آغوش خودشان گرفتند و به چشم خود مرگ و پرپر زدن آنها را مشاهده کردند؟ رژیمِ غاصبِ صهیونیستِ کافر، دست به چنین جنایاتى زده است امروز در مقابل چشم بشریت و انسانیت؛ بشریت باید عکس‌العمل نشان بدهد. ۱۳۹۳/۰۵/۰۷
    برگرفته از:دفتر حفظ ونشرآثارامام خامنه ای
  • ۱ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • جمعه ۱۹ تیر ۹۴

    عفاف وحجاب

    خواهرانم حجاب تیغ شماست
    تیغ خود را ز کف میندازید
    شرف زن به حفظ عصمت اوست
    خویش را از شرف میندازید

    ***

    پدرم گفت پدر جان زن اگر زن باشد
    شیر در خانه و در کوچه و برزن باشد

    پدرم گفت که ای دخت نکو بنیادم 
    زلف بر باد نده تا ندهی بر بادم

    هدف دشمن سنگ افکن پیشانی ماست
    کسب جمعیتش از زلف پریشانی ماست

    پدرم گفت گل از رنگ و لعابش پیداست
    و زن مومنه از طرز حجابش پیداست



  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • پنجشنبه ۱۸ تیر ۹۴

    "مقتدرمظلوم"


  • ۰ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • پنجشنبه ۱۸ تیر ۹۴

    حجاب در آیین مسیحیت

    مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب را تغییر نداد، بلکه قوانین شدید آن را استمرار بخشید و در برخی موارد، قدم را فراتر نهاد و با سخت‏گیری بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخت؛ زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج امری مقدس محسوب می‏شد و طبق نوشته ویل دورانت، در سن بیست سالگی اجباری بود؛ اما از دیدگاه مسیحیت قرون اوّلیه، تجرّد، مقدس شمرده می‏شد.
    بنابر این مسیحیت، برای از بین بردن زمینه هرگونه تحریک و تهییج، زنان را به صورت شدیدتری به رعایت کامل پوشش و دوری از هر گونه آرایش و تزیین فراخواند. برابر متون تاریخی، چادر و روبند، برای همگان - حتّی برای خاتون‏های اشراف - ضروری بود و در اعیاد نیز کسی آن را کنار نمی‏گذاشت؛ بلکه با طلا و نقره و پارچه‏های زربفت آن را تزیین می‏نمودند و حتّی برای تفریح نیز با حجب و حیای کامل در مجالس انس و یا گردش‏هایی دور از چشم نامحرمان، شرکت می‏جستند.
     انجیل در موارد فراوان، بر وجوب حجاب و پوشش تأکید و پیروانش را به تنزّه از اِعمال شهوت و عفاف فراخوانده است؛ در انجیل می‏خوانیم: همچنین زنان پیر در سیرت متقی باشند و نه غیبت‏گو و نه بنده شراب زیاده، بلکه معلمات تعلیم نیکو تا زنان جوان را خِرَد بیاموزند که شوهر دوست و فرزند دوست باشند* و خرداندیش و عفیفه و خانه‏نشین و نیکو و مطیع شوهران خود که مبادا کلام خدا متهم شود در «کتاب مقدس» در مورد لزوم آراستگی به حیا و کنار نهادن آرایش ظاهری چنین آمده است: همچنین زنان، خویشتن را بیارایند به لباسِ مزّین به حیا و پرهیز؛ نه به زلف‏ها و طلا و مروارید و رختِ گران‏بها* ...زن با سکوت به کمال اطاعت تعلیم گیرد و زن را اجازت نمی‏دهم که تعلیم دهد یا بر شوهر مسلّط شود؛ بلکه در سکوت بماند همچنین ای زنان، ... و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متحلّی شدن به طلا و پوشیدن لباس * بلکه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسد، روح حلیم و آرام که نزد خدا گرانبهاست زیرا بدین گونه زنان مقدسه در سابق نیز که متوکل به خدا بودند، خویشتن را زینت می‏نمودند.
    افزون بر موارد پیشین، «عهد جدید» نیز لزوم پوشاندن موی سر، به ویژه در مراسم عبادی، لزوم سکوت به ویژه در کلیسا، با وقار و امین بودن زن و نهی از نگاه ناپاک به بیگانگان را خاطرنشان ساخته، می‏گوید: کسی که به زنی نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا کرده است  پس اگر چشم راستت، تو را بلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز؛ زیرا تو را بهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد، از آن که تمام بدنت در جهنم افکنده شود دستورات دینی پاپ‏ها و کاردینال‏های مسیحی که بر اساس آن پوشاندن صورت الزامی و تزیین موی سر و آرایش آن و تنظیم آنها در آیینه و سوراخ نمودن گوش‏ها و آویختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قیمتی، رنگ نمودن مو و تغییر صورت ظاهری ممنوع بود، شدت بیشتری رانشان می‏دهد.
    در مورد سیره عملی زنان مسیحی، دائرهٔ المعارف لاروس می‏گوید: دین مسیحی، برای زن، خِمار را باقی نهاد؛ وقتی وارد اروپا شد، آن را نیکو شمرد. زن‏ها در کوچه و وقت نماز، خمار داشتند. در قرون وسطی، خصوصاً قرن نهم، خمار رواج داشت. آستین خمار، شانه زن را پوشیده، تقریباً به زمین می‏رسید.
    این عادت تا قرن سیزدهم باقی بود. ویل دورانت نیز در مورد سیره عملی زنان مسیحی چنین می‏نویسد: ساق پای زنان چیزی نبود که در ملأ عام و یا رایگان به چشم خورد.... البسه بانوان در مجالس تورنه، موضوع مهمّی برای روحانیون بود که کاردینال‏ها، درازی جامه‏های خواتین را معیّن می‏کردند. هنگامی که کشیشان چادر و روبند را یکی از ارکان اخلاقیات عیسوی دانستند، به دستور زن‏ها، چادرها را از مشمش ظریف و حریر زربفت ساختند... . تصویرهایی که از پوشاک مسیحیان و زنان اروپا به جا مانده، به وضوح حجاب کامل زنان را نشان می‏دهد.
    منبع:سایت جامع شهید آوینی

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • پنجشنبه ۱۸ تیر ۹۴

    روز قدس روز همبستگی با مردم مظلوم فلسطین



    هر روز، روزِ قدس است؛
    اگر در دل به این حرف معصوم باور داشته باشیم که:
    "هر کس صدای مظلومی را بشنود و او را یاری نکند مسلمان نیست"



  • ۰ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • چهارشنبه ۱۷ تیر ۹۴

    خوش بحال دل من مثل تو دارد آقا

    جان ایـــران! سلام آقـــا جــان

    جان به قربان جانـت ای سیـّد!

    هــر چه دارم فـدای لبـخـنــدت

    زنـده نام و نشــانـت ای سیـّد!

    ربع قرنست «امام» من هستی

    چو عـزیز عــزیـز رهـــــرایی(عج)

    گرچه خورشیـد شیعیان پنهــان

    مــاهِ روشن! شمـا که پـیــدایی

    آسمـــانِ «نگـــاه» مـــــردم را

    ای درخشنده ماهِ خوش سیما

    با نگــاهـت همـاره روشن کــن

    بخت یارت همـیـشه باد، آقــــا

    شُکــر یزدان سلامـتـی مـــولا

    «نـذر» خــود را ادا کنم سیــّد!

    با سپاس خـــدای بی همـتـــا

    من به عهـدم وفـا کنم سیــّد!


    عهـــد کردم سلامـتِ جــانـت

    صد و دَه ذِکـر یاعلـی(ع) گویم

    گــر که گستـاخیم ببخشایـیـد

    ذِکــر خود را بسی جَلی گویم

    یاعلـی(ع) ذِکـر عاشقان باشد

    یاد حیــدر(ع) صفــا دهد دل را

    شک ندارم که ذِکـر آن حضرت

    می گـُشـایـد کـَلاف مشکل را

    شُکــر ایزد که حالتان خوبست

    من به شُکرانه شعــر تَر گفتم

    سایــه تان مُستدام، پُـر برکت

    حـالـیـا درد دل، «پـــدر» گفتم

    (سیاوش امیری)

    ------------

    تا منتظر مهدی عالم گیریم


    ازگوشه چشمان تو خط می گیریم


    ما گوش به فرمان تو هستیم آقا


    اصلا تو بگو بمیر ما می‌میریم

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سه شنبه ۱۶ تیر ۹۴

    لغو تحریم‌ها در روز امضای توافق

    بنده تصریح میکنم، تحریمهای اقتصادی و مالی و بانکی، چه آنچه به شورای امنیّت ارتباط پیدا میکند، چه آنچه به کنگره‌ی آمریکا ارتباط پیدا میکند، چه آنچه به دولت آمریکا ارتباط پیدا میکند، همه باید فوراً در هنگام امضای موافقت‌نامه لغو بشود.
  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سه شنبه ۱۶ تیر ۹۴

    اجازه نمیدهیم

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • دوشنبه ۱۵ تیر ۹۴

    اعتماد متقابل

    رهبر انقلاب: بنده به مجریان امر اعتماد دارم؛ این را شما بدانید؛ این آقایانی که مشغول کار هستند، اینها افرادی هستند مورد اعتماد ما ... اما طرف مقابل بشدّت اهل فریب و دروغ و نقض‌عهد و حرکت در خلاف جهت صحیح است ... ما حرفمان با مردم بر مبنای اعتماد متقابل است ... مطالبه‌ی ما از مسئولین این بوده است که گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید.
    دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام ۱۳۹۴/۰۱/۲۰



  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • دوشنبه ۱۵ تیر ۹۴

    خطوط قرمز مذاکرات هسته‌ای

    درپی بیانات مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار مسئولان نظام درباره مذاکرات هسته‌ای، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR مجموعه خطوط قرمزی را که رهبر انقلاب در دور جدید مذاکرات برای دستیابی به توافق خوب ترسیم کرده‌اند، منتشر کرده است.


    دریافت تصویر
  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • دوشنبه ۱۵ تیر ۹۴

    شکوائیه قرآن کریم


    با قلب رئوف وروح آرامی،نیاز آرزوشان را در الفاظم نشان گیرند،بدون آنکه در اعماق فرمانم پیامی از خدا گیرند و پای در راه بگذارند.

    من از آنان گله دارم هزاران ، صد هزاران گله دارم

    یکی خواند مرا گنگ و غلط ، با چهچهی گوئی که آهنگ غنا هستم !

    یکی بندد مرا بر بازویش ، بی فهم و بی درک و تامل ، برای آنکه خیرالحافظین هستم !

    یکی آویزدم بر گردنش گوئی صلیبی از طلا هستم !  یکی نالد مرا در بزم غم ، گوئی که شعر

     مرده ها هستم !

    یکی هم بهر حفظ مال و جانش غافل از یاد خدایش ، ببندد یک قطعه ام را بر خودش ، بر خانه اش

    بر جان و مال و بچه اش تا از بلا و درد و آتش در امان باشد .

    من از آنان گله دارم

    در آن دم که عزیزی از وطن عزم سفر دارد ، مادری یا خواهری یا همسری در بدرقه از من پلی

     بالا سرش بندد تا که از زیر آن اول قدم را پیش بگذارد ، و دائم از خطرها در امان باشد .

    به دیوار مناره ، بر فراز گنبد و باره ، به گرداگرد تکیه ، مقبره، مدفن و قندیل مسجدها ، با خط

    تزیینی و سردرهم معماروار ناخوانا ، مرا با صنعت تذهیب عرضه می دارند برای نذر دنیا و

    ثواب آخرت ، از باء تا سین خواندنم را با شتابی ختم می گیرند.

    من از آنان گله دارم

    تنها ذکر الفاظی تهی از معنی ، چون وردی مقدس ، بی تفهم ، بی تعقل ، بی تامل ، بی تفکر !

    تنها برای رفع حاجت یا ثواب آن نثار رفتگان و بس !

    فلانی در تمام زندگانی ندارد با من هیچ آشنایی ولی هنگام تردید و بلا تکلیفی اش در انتخاب مسکن و

     یاری و آغاز هر کاری ، به دامانم زند دست و گشاید لای اوراقم که یابد راه خود را خوب یا بد یا

    میانه که بعد از آن تمام عذر و تقصیر و گناهش را به پای من بیاندازد!

    من از آنان گله دارم

    برای یمن هر مسکن مرا با آب و آیینه به آنجا می برند که شاید مبارک گردد آن خانه  آگرچه هر

     خلاف و هر گناه و هر تباهی و هلاکت ها در آن باشد !

    به همراه صداق زن ، به پیش چشم داماد سیه پوش و عروس نقره ایی دامن ، کنار هزاران معصیت در

     پیش نا محرم ، به دنبال طبل و نی و آواز و رقص و پایکوبی شان!

    من حاضرم اما برای چه؟

    من از آنان گله دارم هزاران ، صدهزاران گله دارم....


  • ۰ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • دوشنبه ۱۵ تیر ۹۴

    آقا


    ولایت فقیه پرتوى از ولایت امام زمان (علیه السلام)، و ولایت امام زمان(علیه السلام) پرتوى از ولایت پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم)، و ولایت پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) پرتوى از ولایت اللّه جلّ و علا است.

    از دیدگاه مکتب توحید، مالک همه چیز و همه کس خداست و همچنین مالکیت مطلقه او منشأ حاکمیّت مطلقه اوست. از این رو بنابر اعتقاد موحّدان، هر حکومتى باید از حکومت اللّه سر چشمه گیرد و بر اساس اراده و اجازه او تشکیل شود.

    آن زمان که خداوند پیامبرانش را براى هدایت انسانها فرستاد، حقّ زمامدارى آنان را نیز امضا فرمود و همگان را به تبعیّت و فرمانبرى آنان در همه زمینه ها دعوت نمود.

  • ۱ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • يكشنبه ۱۴ تیر ۹۴

    بنی آدم اعضای یکدیگرند همه یک به یک نوکرحیدرند

                           

    بنی آدم اعضای یکدیگرند

    همه یک به یک نوکر حــیـــدرند

    چو عضوی به درد آورد روزگار

    مدد گیرد از صاحب ذوالـــفـــقـــآر

    بنی آدم اعضای یکدیگرند

    همه سر به سر نوکر حــــیــــدرند

    تو کز محنت این جهان در غمی

    چو خواهی رهایی بگو یـــاعـــلــــی

  • ۰ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • يكشنبه ۱۴ تیر ۹۴

    پیامک شب قدر



     از غافلان حساب دلم را جدا کنید
    حرف و حدیث کهنه خود را رها کنید
    چیزی به شب نمانده به خلوت که می روید
    قدر است، قدری دل شکستۀ مارا دعا کنید

    -------

    شب عفو است ومحتاج دعایم ،زعمق دل دعایی کن برایم. اگر امشب به معشوق رسیدی .خدا را در میان اشک دیدی؟ کمی هم نزد او یادی از ما کن. کمی هم جای ما اور صداکن. بگو یارب فلانی رو سیاه است ، دودستش خالی وغرق گناه است. بگو یارب تویی دریای جوشان ،

    در این شب رحمتت بر وی بنوشان

    ------

    شب قدر است و من قدری ندارم
    چه سازم توشه قبری ندارم

    ------

                                               از آسمان باران انا انزلنا بر فرق زمین می بارد
                                                 
    امشب چشمانم را با آب توبه می شویم
                                                       
    و کلام قرآن در دهانم می ریزم
                                                         
    تا خواب چشمانم را نیازارد

  • ۰ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • يكشنبه ۱۴ تیر ۹۴

    پیامک شهادت امیرالمومنین امام علی (علیه السلام)

    امشب این دل یاد مولا می کند

    لیلة القـدر است و احیا می کند

    بشنو ای گـوش دلها بی صدا

    نغمه ی فـزت و رب الکعبه را

    ----

    امشب سر مهربان نخلی خم شد

    در کیسه نان به جای خرما غم شد

    در خانه ی دور بیوه ای شیون کرد

    همبازی کودک یتیمی گم شد

    ----

    ای کاش علی شویم و عالی باشیم

    هم سفره کاسه سفالی باشیم

    چون سکه به دست کودکی برق زنیم

    نان آور سفره های خالی باشی

    ---

    دل را ز شرار عشق سوزاند علی(ع)

    یک عمر غریب شهر خود ماند علی(ع)

    وقتی که شکافت فرق او در محراب

    گفتند مگر نماز می خواند علی(ع)

    ----

    محراب کوفه امشب در موج خون نشسته

    یا عرش کبریا را سقف و ستون شکسته

    سجاده گشته رنگین از خون سرور دین

    یا خاتم النبیین، یا خاتم النبیین

    از تیغ کینه امشب فرقی دو نیم گردید

    رفت آن یتیم پرور، عالم یتیم گردید

    ---

    طبیبا وامکن زخم سرم را

    مسوزان قلب زینب دخترم را

    ببند آنگونه زخمم را که در قبر

    نبیند فاطمه زخم سرم را

    در و دیوار مسجد هست‏ شاهد

    که من گفتم اذان آخرم را

    وداع زندگی را گفتم آنروز

    که زد در کوچه قنفذ همسرم را

  • ۰ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • يكشنبه ۱۴ تیر ۹۴

    فزت ورب الکعبه



    بابا اتاق پر شده از بوی مادرم

    وقتش رسیده پر بکشی سوی مادرم

    دیگر خجل نباش تو از روی مادرم

    فرقت شده شبیه به پهلوی مادرم

    از پشت در دوباره تو را می زند صدا

    تا که به دست تو بدهد محسن تو را

    سی سال در نبودن مادر شکسته ای

    پهلو به پهلویش پس آن در شکسته ای

    در کوفه های درد مکرر شکسته ای

    از مردم و نبودن باور شکسته ای

    گر چه شکسته ای و دلت هم شکسته تر

    این دل شکسته را هم از این کوفه ها ببر

    یادت که هست مادر ما قد خمیده بود

    یادت که هست گیسوی مادر سپیده بود

    یادت که هست محسن خود را ندیده بود

    یادت که هست غنچه خود را نچیده بود

    آنروزها که قد تو آنجا خمیده شد

    موی منم شبیه تو بابا سپیده شد

    مادر رسیده عطرپیمبر بیاورد

    تو تشنه ای برای تو کوثر بیاورد

    مرهم برای این دل پرپر بیاورد

    تا خار را ز دیده ی تو در بیاورد

    حرفی بزن که مونس تو مادر آمده

    حالا که استخوان زگلویت در آمده

    بابا بگو به مادرم از غصه های من

    از کوفه های بعد تو و ماجرای من

    از بی حسین گشتن من از عزای من

    از کوفه گردی من و از کربلای من

    بابا بگو که زینب خود را دعا کند

    بعد از حسین زود مرا هم صدا کند

    مادر رسید و زخم سرت را نگاه کرد

    گریه برای گودی یک قتلگاه کرد

    پس رو به روسیاهی خیل سپاه کرد

    نفرین به رقص خنجر مردی سیاه کرد

    وشمر جالسٌ ... نفس مادرم گرفت

    سر که به نیزه رفت دل معجرم گرفت

    منبع

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • يكشنبه ۱۴ تیر ۹۴

    اعمال شب قدر

    دلا مى جوش همچون موج دریا

    که دریا گر بیارامد بگندد

    براى عبادت و درک فضیلت و فیض شب قدر, عموما به مسجدها مى رویم, اما براى این که با انجام اعمال جنبى ـ که خود نیز اعمال پر فضیلتى است ـ خویشتن را براى درک عظمت و فضایل عمیق شب قدر آماده تر گردانیم تا بتوانیم در نورانیت قرآن نورانى شویم و بافرشتگان پاک آسمانى هم نوا گردیم و موجى در دریاى روح خود ایجاد کنیم,

    پیشوایان والامقام اسلام, ما را به انجام تکالیف زیر دعوت نموده اند.

    1 ـ غسل شب قدر

    غسل, از یک سو عبادت است, چون مى بایست به نیت تقرب و اطاعت خداوند انجام شود, و از سوى دیگر نظافت و بهداشت مى باشد, چون با شست وشوى بدن, هر مومنى خود را براى حضور در مجامع عمومى و ملاقات سالم و جاذب با اهل ایمان آماده و منظم مى گرداند.

    امام صادق(ع) فرموده است:هرکس براى شب هاى هفدهم,نوزدهم,بیست و یکم و بیست سوم ماه مبارک رمضان, که امید شب قدر بودن آنها مى رود, غسل انجام دهد, از گناهان پاک مى گردد, و مانند روزى مى شود که از مادر متولد گردیده است

    2 ـ احیا و ((شب زنده دارى))

    همان طور که در سیره پیامبر(ص) و حضرت فاطمه(س) مطالعه کردیم, احیا, بیدار بودن و شب هاى قدر را باعبادت سپرى نمودن, از تکالیف دیگر در این شب ها مى باشد. بارى, شب زنده دارى با عبادت و دعا, وظیفه اى براى همه شب هاى قدر است, اما امام حسن عسکرى(ع) فرموده: اگر نتوانستى در شب هاى دیگر احیا داشته باشى, سعى کن احیا و شب زنده دارى شب بیست و سوم را از دست ندهى.

    امام باقر(ع) نیز, فرموده است: هر کس شب قدر را احیا بدارد, خداوند مهربان گناهان او را مى آمرزد... 

    اما نکته بسیار مهمى که درباره ((احیا)) باید مورد توجه باشد, این است که, اولا: شب را تاسفیده صبح به عبادت و دعا بگذرانیم; ثانیا: به بیدارى چشم قناعت نکنیم, زیرا آنچه داراى اهمیت فوق العاده است, بیدارى دل و آگاهى و بصیرتى است که انسان را در محضر الهى و قرآن کریم و فرشتگان آسمانى, مودب و منظم و لایق گرداند.

    اى بسا بیدار چشم و خفته دل

    خود چه بیند چشم اهل آب و گل؟

    زیرا, فرشتگان آسمانى که به زمین نزول مى کند, طبق روایت نخست به محضر حضرت صاحب الامر(ع) شرف حضور مى یابند, تا علاوه بر سلامت آفرینى در شب قدر یا سلام رسانى به بندگان,پیام الله را به حجه الله (ع) ابلاغ دارند و طبیعى است اگر حجه الله(ع)از وضع عباد الله رضایت و خرسندى داشته باشد, وضع تقدیر و سرنوشت سال آینده عباد الله از جانب الله, وضع بهتر و سعادتمندانه ترى خواهد بود.

    3 ـ قرآن بر سر گرفتن

    تکلیف دیگر شبهاى قدر, قرآن به سرگرفتن است. مومنان روزه گرفته, در ماه خدا و خانه خدا, کتاب خدا را گشوده, به سرگرفته و آن را شفیع خود قرار مى دهند. آن ها به محتواى قرآن مى اندیشند, به آغوش آن پناه مى برند و با قرآن پیوند و پیمان مجدد برقرار مى نمایند, تا با معارف نورانى آن, همه زوایاى زندگى خویش را نورانى و متعالى گردانند.

    البته براى آگاهى به خصوصیات کامل این اعمال به کتاب هاى دعا باید مراجعه نمود.

    امام صادق(ع) هم فرموده است: براى شب هاى قدر قرآن کریم را جلوى خود قرار دهید, آن را بگشایید و بخوانید: اللهم انى إسئلک بکتابک المنزل, وما فیه وفیه اسمک الاکبر, وإسمائک الحسنى, وما یخاف ویرجى, إن تجعلنى من عتقائک من النار

    4 ـ نماز و دعا

    امام صادق(ع) فرموده است: در هر یک از دو شبهاى قدر صد رکعت نماز مى بایست خوانده شود. آن حضرت, خود نیز این عمل را انجام مى داد, چنانکه از سر شب تا سفیده صبح به دعا و مناجات با خداوند مى پرداخت.از جمله دعاهایى که به خواندن آنها سفارش شده دعاى جوشن کبیر مى باشد.

    5 ـ استغفار و توبه

    اگر چه روزه دارى خود عامل شست و شوى بخشى از گناهان مى باشد, اما براى وارد شدن به ماه مبارک رمضان, به خصوص دریافت فیض شب هاىقدراداى دین خالق و خلق هم, لازم خواهد بود, در عین حال, در این شب هاى نورانى, که به بیان امام صادق(ع): درهاى رحمت الهى, به روى بندگان گشوده مى گردد. درخواست آمرزش گناهان, توبه و انابه و گریه و ناله به درگاه خداوند, براى رفع گرفتارىها و رسیدن به حاجت هاى مادى و معنوى, کارى ضرورى خواهد بود.

    چون خدا خواهد که مان یارى کند

    میل مان را جانب زارى کند

    ز ابر گریان شاخه سبز وتر شود

    زان که شمع از گریه روشن تر شود

    به هر حال, عظمت و تکالیف شب هاى نورانى و سرنوشت سازقدر فراوان است, که این مقال را مجال آن نیست, فقط به طور خلاصه مى توان گفت:

    شب قدر , شب وصل است و آداب و تکالیفى را هم که تاکنون برشمردیم سراسر مى تواند مقدمه وصال محبوب باشد.

    برگرفته از :سایت جامع فرهنگی مذهبی شهیدآوینی

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • يكشنبه ۱۴ تیر ۹۴

    لیله القدر خیرمن الف شهر

    اى عفو تو شامل گناهان

    کوى تو پناه بى پناهان

    بر خسته دلان شفاى دردى

    محروم نکرده دردمندى

    باز است درت بر آزمندان

    اى عشق دل نیازمندان

    جز تو که نظر به حال ما کرد

    یا گوش بر این مقال ما کرد

    بخشنده هر گناهى اى دوست

    بر گم شدگان پناهى اى دوست

    اى راز دل شکسته من

    اى مرهم قلب خسته من

    اى مونس من انیس جانم

    اى یار و رفیق در نهانم

    اى راه مرا چراغ روشن

    آب و گل من زتست گلشن

    امید منى به هر دو عالم

    دورم منما زخویش یک دم

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • يكشنبه ۱۴ تیر ۹۴

    شهید محمد رضا تورجی زاده(فرمانده گردان یازهرا(س))

    زندگی نامه شهید محمد رضا تورجی زاده

    شهید محمد رضا تورجی زاده در سال چهل و سه در شهر شهیدان اصفهان به دنیا آمد . در همان دوران کودکی عشق و ارادت به خاندان نبوت و امامت داشته و با شور وصف ناپذیر در مجالس عزا داری شرکت می نمود . در کودکی بسیار با وقار نظیف و تمیز بوده به گونه ای که در میان همگنان ممتاز بود.

    ایشان دوران تحصیل را همراه با کار و همیاری در مغازه پدر آغاز نمود . پدرش به دلیل علایق مذهبی برای دوره ی راهنمایی به مدرسه ی مذهبی احمدیه ثبت نام نمود .

    کلاس سوم راهنمایی شهید مقارن با قیام مردم قم شده بود که شهید با جمعی از دوستان هم کلاسی ،چند نوبت تظاهراتی در مدرسه تدارک دیده و از رفتن به کلاس خودداری کرده بودند . با اوج گرفتن انقلاب ، شهید با چند تن از دوستان فعالیت های سیاسی خود را در مسجد ذکر الله آغاز نمود و در تظاهرات ضد حکومت شرکت می نمود که چند بار مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفت . شب ها را شعار نویسی و چاپ عکس حضرت امام روی دیوار ها اقدام می نمود . با پیروزی انقلاب فعالیت های خود را در مسجد ذکر الله و حزب جمهوری اسلامی و دیگر پایگاه های انقلابی پیگیری نمود . وی که از فعالان مبارزه با گروهک های ضد انقلاب و بنی صدر بود بار ها مورد ضرب و شتم طرفداران بنی صدر و اعضای این گروهک ها قرار گرفت . 

    ایشان به شهید مظلوم بهشتی و آیت الله خامنه ای علاقه ی فراوانی داشتند .

    شهید تورجی زاده مداحی و روضه خوانی را در دبیرستان هاتف با دعای کمیل آغاز کرد
    شبهای جمعه در جمع دانش آموزان زیبا ترین مناجات را با خدای خویش داشت .

    در سال شصت و یک به جبهه عزیمت نمود و در تیپ نجف اشرف به خدمت مشغول شد . و در عملایات های محرم والفجر ها و کربلا ها شرکت نمودند .پس از عزیمت به جبهه در جمع رزمندگان به مداحی و نوحه سرایی پرداخت و بسیاری از رزمندگان جذب نوای گرم و دلنشین او می شدند و در وصیت نامه های خود تقاضا داشتند در مراسم هفته ی آن ها ایشان دعای کمیل را بخوانند . این علاقه و تقاضا های رزمندگان بود که باعث شد ایشان هیئت گردان یازهرا را تاسیس کنند که هر دوشنبه در جبهه در محل گردان و در هنگام مرخصی در اصفهان برگذار می شد . که این هیئت بعد ها به هیئت محبان حضرت زهرا و هیئت رزمندگان اسلام شهر اصفهان تغییر نام داد.

    شهید به حضرت زهرا سلام الله علیه علاقه ی وافری داشتند و در غالب مداحی هایشان از مصائب ایشان می خواندند . همچنین ایشان وصیت نمودند که بروی سنگ قبر ایشان بنویسند : یا زهرا

    ایشان به نماز اول وقت اهمیت فراوانی می دادند . و قران کریم را بسیار تلاوت می نمودند . همیشه دو ساعت قبل از نماز صبح به راز و نیاز می پرداختند . صدای گریه های ایشان بعضا موجب بیدار شدن دیگران می شد . این عبادت و راز و نیاز با معبود تا طلوع آفتاب ادامه داشت .

    ایشان در جبهه بار ها مجروح شدند به گونه ای که در میان دوستان به شهید زنده معروف شدند . و هر بار پیش از بهبودی کامل باز به جبهه عزیمت کردند .

    سر انجام این مجاهد خستگی ناپذیر در پنجم اردیبهشت سال شصت و شش در ارتفاعات شهر بانه در استان کردستان در ساعت هفت و سی دقیقه صبح حین فرماندهی گردان یا زهرا در سنگر فرماندهی به شهادت رسیدند . جراهتی که موجب شهادت ایشان شد همچون حضرت زهرا بود : جراحاتی بر پهلو و بازو و ترکش ها یی مانند تازیانه بر کمر ایشان...

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • شنبه ۱۳ تیر ۹۴

    شادی روح شهدا صلوات

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • شنبه ۱۳ تیر ۹۴

    شهید حسین خرازی( فرمانده لشکر14امام حسین)

    شهید خرازی ، قبل از انقلاب :

    سال 1336 ه ش در یکی از محله‌های مستضعف‌نشین شهر شهیدپرور«اصفهان» بنام کوی«کلم»، در خانواده‌ای آگاه، متقی و با ایمان فرزندی متولد شد که او را حسین نامیدند.از همان آغاز، کودکی باهوش و مودب بود. در دوران کودکی به دلیل مداومت پدر بر حضور در نماز جماعت و مراسم دینی، او نیز به این مجالس راه پیدا کرد.از آنجا که والدین او برای تربیت فرزندان اهتمام زیادی داشتند، او را به دبستانی فرستادند که معلمانش افرادی متعهد، پایبند و مراقب امور دینی و اخلاقی بچه‌ها بودند. علاوه بر آن، اکثر اوقات پس از خاتمه تکالیف مدرسه، به همراه پدر به مسجد محله ؛می‌رفت و به خاطر صدای صاف و پرطنینی که داشت، اذان‌گو و مکبر مسجد شد.

    در سال 1355 پس از اخذ دیپلم طبیعی به سربازی اعزام شد. در مشهد ضمن گذراندن دوران سربازی، فعالانه به تحصیل علوم قرآنی در مجامع مذهبی مبادرت ورزید.

    طولی نکشید که او را به همراه عده‌ای دیگر بالاجبار به عملیات سرکوبگرانه ظفار در (عمان) فرستادند. حسین از این کار فوق العاده ناراحت بود و با آگاهی و شعور بالای خود، نماز را در آن سفر تمام می‌خواند. وقتی دوستانش علت را سئوال کردند در جواب گفت: این سفر، سفر معصیت است و باید نماز را کامل خواند.

    در سال 1357 به دنبال صدور فرمان حضرت امام خمینی مبنی بر فرار سربازان از پادگانها و سربازخانه‌ها، او و برادرش هر دو از خدمت سربازی فرار کردند و به خلیل عظیم امت اسلامی پیوستند. آنها در این مدت، دائماً در تکاپوی فعالیتهای انقلابی وبا تشکلهای انقلابی محل درتماس بودند.

    در سال 1357 به دنبال صدور فرمان حضرت امام خمینی مبنی بر فرار سربازان از پادگانها و سربازخانه‌ها، او و برادرش هر دو از خدمت سربازی فرار کردند و به خیل عظیم امت اسلامی پیوستند.

     شهید خرازی ، بعد از پیروزی انقلاب :

    از همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، درگیر فعالیت در کمیته انقلاب اسلامی، مبارزه با ضد انقلاب داخلی و جنگهای کردستان بود و لحظه‌ای آرام نداشت. 



    دشمن که هر روز در فکر ایجاد توطئه‌ای علیه انقلاب اسلامی بود، غائله کردستان را آفرید و شهید حاج حسین خرازی در اوج درگیریها، زمانی که به کردستان رفت، بعد از رشادتهایی که در زمینة آزاد کردن شهر سنندج (همراه با شهید علی رضاییان فرماندة قرارگاه تاکتیکی حمزه) از خود نشان داد، در سمت فرماندهی گردان ضربت که قویترین گردان آن زمان محسوب می‌شد، وارد عمل گردید و در آزادسازی شهرهای دیگر کردستان از قبیل دیواندره، سقز، بانه، مریوان و سردشت نقش مؤثری را ایفا نمود و با تدابیر نظامی، بیشترین ضربات را به ضدانقلاب وارد آورد.


  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • شنبه ۱۳ تیر ۹۴

    امام حسن مجتبی(علیه السلام)



    در نیمه ماه رمضان سوم هجری، اولین فرزند علی علیه‌السلام و فاطمه سلام الله علیها به دنیا آمد. پس از ولادت، نامگذاری از جانب مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نامگذاری پروردگار ماند.
    تا اینکه جبرئیل ،امین وحی، فرود آمد و گفت: « خدایت سلام می‌رساند و می‌گوید چون علی برای تو همانند هارون برای موسی است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون علیه السلام یعنی شبّر قرار ده!»
    رسول خدا فرمود: « زبان من عربی است و شبّر، عبری است.»
    جبرئیل گفت: « شبّر در زبان عرب به معنای« حسن» است.»
    به این ترتیب، کودک، حسن نام گرفت. تنها کنیه‌ی آن حضرت « ابو محمد» و مشهورترین القابش« سیّد» و «سبط» و «تقی» است. 



    رابطه امام حسن علیه السلام و رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم : امام حسن علیه السلام بیشتر از هفت سال با رسول خدا زندگی نکرد، ولی در همین مدت به شدت مورد عنایت آن حضرت بود و استفاده ‏های علمی و تربیتی فراوانی برد. محبت رسول خدا به امام حسن بسیار فراوان بوده و آن حضرت، گاهی نوه‌اش را در کارهای بزرگی همانند بیعت رضوان و مباهله با نصارای نجران هم شرکت می‌داده است. رسول خدا درباره‌ی او تعریف و تمجیدهای فراوانی نموده است که امام بعدها به مناسبت‌های مختلف، از آنها برای معرفی شخصیت الهی خویش سود جست. 


    امام حسن و فاطمه زهرا سلام الله علیها امام حسن علیه السلام با مادر خود، فاطمه‌ی اطهر، رابطه‏ای عمیق و متعالی داشت. فاطمه گاه با فرزندش بازی‌های کودکانه می‌کرد و گاه با ملاطفت مادرانه او را به عبادات مستحب تشویق می‌نمود. حسن نیز گزارش سخنان رسول خدا را پیش از هر کس، از مسجد به مادر می‌رساند و گاه در عبادت مادر دقت می‌کرد و از آن درس‌ها می‌گرفت.


    امام حسن علیه السلام با پدر، از آغاز خلافت تا شهادت : امام حسن از آغاز بیعت مردم با حضرت علی علیه السلام تا لحظه شهادت آن حضرت در مقام قوی‏ترین بازوی آن حضرت عمل کرد. در جریان بیعت، حضوری جدی داشت؛ در سه جنگ جمل ، صفین و نهروان حاضر بود. پیش از جنگ جمل هم به همراه عمّار یاسر و قیس بن سعد به کوفه رفت و با سرکوب‌کردن فتنه‌ی ابو موسی اشعری ، مردم را به جنگ با مردم بصره فرا خواند. گهگاه به جای پدر نماز جمعه بر پا داشت. در شب ضربت خوردن پدر قصد داشت همراهی‌اش کند که با منع پدر، منصرف شد. پس از ضربت‌خوردن پدر نیز تمام تلاش خود را برای بهبود و استراحت آن حضرت به کار بست و در پایان به وصایای او گوش سپرد.

    جانشینی پس از شهادت پدر

    حضرت علی علیه السلام قبل از شهادت، امام حسن را وصی خود تعیین کرد. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نیز قبل از آن به دو گونه این وصایت را اعلام کرده بودند؛ یکی به صورت تصریح به امامت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام پس از پدرشان، و دوم تصریح به امامت اوصیاء دوازده‌گانه‌ی خود، با ذکر اسامی آنها.

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • يكشنبه ۷ تیر ۹۴

    ۱۵ شعبان ولادت با سعادت امام حسن مجتبی مبارک باد


                   ماه رحمت، سفره اش گسترده شد

               زنده از فیضش جهان مرده شد
              
    آسمان پرگشته از شادی و شور
             
    آمده از لطف حق میلاد نور

                ولادت امام حسن (ع) مبارک

    ***

                                        میلاد حسن(ع) خسرو دین است امشب
                                
    شادی و سرور مؤمنین است امشب
                                 
    از یمن قدوم مجتبی(ع) طاعت ما
                                 
    مقبول خداوند مبین است امشب

    ***

                                                  روزه داران به رهش جان و دل ایثار کنید
                                         
    امشب از جام تولای وی افطار کنید
                                           
    میلاد کریم اهل بیت مبارک

                                              ***

                                               با عشق حسن(ع) من به جهان ناز کنم
                                         
    افطارمو با نام حسن باز کنم
                                                                                         صد شکر که درک شب قدر رمضان
                                          
    با جشن ولادتش آغاز کنم





  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر

    دعای غریق وحفظ دین

    شیخ صدوق روایت کرده از عبد الله بن سنان که گفت :

    حضرت صادق (علیه السلام) فرمود: پس از این، شبهه ‏ای شما را خواهد رسید، که بدون نشانه دیده شدنی و امام هدایت کننده ‏ای خواهید ماند و از آن نجات نمی‏یابد، مگر کسی که دعای غریق را بخواند.

    عرض کردم: «دعای غریق چیست؟»

    فرمود: می‌گویی:
    «یا اللهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ»

    پس گفتم: «یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الاَبْصارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ» (راوی کلمه و الابصار را به دعا اضافه نمود)

    حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند: «به راستی که خدای عزّوجل مقلب القلوب و الابصار است، اما آن‌چنان که من گفتم بگو:

    یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ


    منبع :مفاتیح الجنان ؛ بعد از زیارت وارث و قبل از زیارت حضرت عباس 

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • يكشنبه ۷ تیر ۹۴