سر راهت در انتظارم …
برده هجرت صبر و قرارم …
جز ظهورت ای گل زهرا …
به خدا حاجتی ندارم…
سر راهت در انتظارم …
برده هجرت صبر و قرارم …
جز ظهورت ای گل زهرا …
به خدا حاجتی ندارم…
امام رضا علیه السلام فرمود : بکوشید که زمانتان را به چهار بخش تقسیم کنید
: زمانى براى مناجات با خدا ؛ زمانى براى تأمین معاش ؛ زمانى براى معاشرت
با برادران و معتمدانى که عیب هایتان را به شما مى شناسانند و در دل شما را
دوست دارند ، و ساعتى براى کسب لذّت هاى حلال با بخش چهارم توانایى انجام
دادن سه بخش دیگر را به دست مى آورید.
امام رضا(ع) : گـاهى کسى صـله رحـم مى کنـد، در حالى که از
عمرش سه سال باقى است. خـداونـد (بـه خـاطر ایـن عمـل) باقى مانده عمر او
را سى سال مى کند و خــدا آنچـه بخـواهد مى کنـد.
پنهان کننده کار نیک ( پاداشش ) برابر هفتاد حسنه است و آشکار کننده کار بد سرافکنده است ، و پنهان کننده کار بد آمرزیده است...
آمدم ای شاه پناهم بده/ خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان/ دور مران از دَر و راهم بده
لایق وصل تو که من نیستم/ إذن به یک لحظه نگاهم بده
آهن آبدیده را رنگ عوض نمی کند
چهره انقلاب را جنگ عوض نمی کند
به خیل دشمنان بگو به کوری دو چشمتان
مطیع امر رهبری رنگ عوض نمی کند
کربلا یعنی اطاعت از امام
گه به حکم او نشستن گه قیام
کربلا یعنی که یار رهبری
از حسین عصر خود فرمانبری
گر کرب و بلا نبوده ایم ، حال هستیم
گر شام بلا نبوده ایم ، حال هستیم
ای مردم عالم همگی گوش کنیـد
تا آخر خون مطیع رهبر هستیم
۲۵ شوال سالروز شهادت رئیس مکتب جعفری،حضرت امام صادق (علیه السلام)برشماشیعیان وشیفتگان آن حضرت تسلیت باد
دلم هواى بقیع دارد و غم صادق
عزا گرفته دل من ز ماتم صادق
دوباره بیرق مشکى به دست دل گیرم
زنم به سینه که آمد محرم صادق
امام جعفر صادق علیهالسلام:
چهار چیز نشانه نفاق است:
سنگ دلی
اشک نریختن
اصرار بر گناه
حرص بر دنیا .
الا ای لالهی خوشبو، عزیز آل پیغمبر
که بهر دین و قرآنت چنین گردیدهای پرپر
شده زین غم، گل خاتم، مدینه غرق در ماتم
دوصد لعنت به آنکس باد که مسمومت نمود از زهر
در این شب ها بود روشن مزار بى رواق او
که باشد اشک مهدى چلچراغ حضرت صادق
خزان هرگز نمى گردد بهار دانش و بینش
از آن گل ها که بشکفته به باغ حضرت صادق
همینطوری
که داشت راه میرفت ,وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش رو جلب
کرد:خواهرم حجابت... خواهرم بخاطر خدا حجابت رو رعایت
کن..
نگاه کرد دید یه جوون ریشو, از همونا که متنفر بود
ازشون با یه پیرهن روی شلوار و یه شلوار پارچه ای داره به خانم های بد حجاب تذکر
میده...
به دوستش گفت من باید حال اینو بگیرم وگرنه شب خوابم
نمیبره, مرتیکه سرتاپاش یه قرون نمی ارزه اون وقت اومده میگه چکار بکنید وچکار
نکنید...
تصمیم
گرفت مسیرش رو به سمت اون آقا کج کنه و یه چیزی بگه که دلش
خنک بشه,وقتی مقابل پسر رسید چشماشو تا آخر باز کرد
و دندوناش رو روی هم
فشار داد و گفت تو اگه راست میگی چشمای خودتو درویش
کن با این ریشای
مسخره ات..
بعدم با دوستش زدن زیر خنده و رفتن.. پسر سرشو رو به
آسمون بلند کرد و زیرلب باخدای خودش نجوا کرد
شبش که رفت خونه به خودش افتخار میکرد, گوشی رو
برداشت و قضیه رو با آب و تاب
برای دوستاش تعریف میکرد..
فردای اون روز دوباره آینه وآرایش و... بعد که آماده
شد به دوستاش زنگ زد و قرار پارک رو گذاشت...
توی پارک
دوباره قضیه دیروز رو برای دوستاش تعریف
میکرد و بلند بلند میخندیدند..
شب وقتی که داشت از پارک برمیگشت یه ماشین کنار پاش
ترمز زد: خانمی برسونیمت...
لبخند زد
و گفت برو عمتو برسون , بعد با دوستش زدن زیر خنده...
پسره از ماشین پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زد
و بعد یکباره حمله کرد به
سمت دختر و اون رو به سمت ماشین کشید.. دختر که شوکه
شده بود , شروع کرد
به داد و فریاد, اما کسی جلو نمیومد , اینبار با
صدای بلند التماس کرد , اما همه
تماشاچی بودن,هیچ کدوم از اونایی که تو خیابون بهش
متلک مینداختن و زیباییشو
ستایش میکردن حاضر نبودن جونشون رو به خطر بندازن..
دیگه داشت نا امید میشد که دید یه جوون به سمتشون
میدوه و فریاد میزنه.. آهای
ولش کن بی غیرت مگه خودت ناموس نداری..وقتی بهشون
رسید سرشو انداخت
پایین و گفت خواهرم شما برو .....و یه تنه مقابل
دزدای ناموس ایستاد...
دختر در حالی که هنوز شوکه بود و دست و پاش میلرزید
یک دفعه با صدای هیاهو به
خودش اومد و دید یه جوون ریشو, از همونا که پیرهن رو روی شلوار میندازن..
از همونا که به نظرش افراطی بودن, افتاده روی زمین و تمام بدنشغرق به خونه...
ناخودآگاه
یاد دیروز افتاد...
اون شب برای دوستاش اس ام اس فرستاد:
وقتی خواستن به زور سوارش کنند , همون
کسی از جونش گذشت که توی خیابون
بهش میگفت: خواهرم حجابت..
همونی که بهش می گفت ریشوی افراطی...
من از این ریشو های افراطی زیاد میشناسم
نمونه اش:
.....
آنجـا هجـده ساله ای درد می کشد برای دین ....
و اینجـا (بعضی) هجـده ساله ها خودشان "درد می شوند" برای دین !
آنجـا هجـده ساله ای "حـجـابــ" می گذارد تا آزاد کند دیـنش را ازجهالت،
و اینجـا (بعضی ) هجـده ساله ها "حـجـابــ" برمیدارند
تا آزاد کنند دنیایشان را برای جهالت!
آنجـاصورت هجـده ساله ای سیلی میخورد،
ازبس که میماند پایِ امام زمانه اش!
و اینجـا (بعضی )هجـده ساله ها سیلی میزنند
به صورت امام زمانشان،از بس که می دَوَند دنبال شیطان نفسشان!
آنجـا هجـده ساله ای پرپر شد تا امروز بشود الگوی زنان شیعی،
اما اینجـا (بعضی) هجـده ساله ها بال بال می زنند
در این هوای گرم تابستانه، چه زیبا دینداری می کنند بانوان چادری.
در این فصل گرم که که همواره با بی کفایتی مسئولین، خیابان ها عرصه جولان عده ای بی حیا با لباس های زننده ! می شود چه زیبا درس دینداری و استقامت می دهند بانوان چادری و تعبیر
می کنند( فَاستَقِم کَما أُمِرتَ ) را.
باید بوسه زد بر نجابت قدم هایی که برمیداری…
چهره معصومانه ات زیر نقاب چادر،
گنج وجودی پنهان کرده پشت چادرت،
نجابت صدایت،
صلابت گام هایت،
دل رحیمت،
رفتار زهراگونه ات تماما،
بوی عطر خدا می دهد…
این را برای خودت حفظ کن
آب آسایش گاه را قطع کردند. آب را جیره بندی کردیم. کل آبمان توی یک سطل بود. به هرنفرپنج تا قاشق می رسید. سهم آن روزرا خوردیم وخوابیدیم.
ب بیداربودم. خودم را زده بودم به خواب.
یکی بلند شد برود آب بخورد. به خودم گفتم « بی خیال. شتردیدی ندیدی. شاید طفلکی خیلی تشنه ش شده.»
تا دم سطل هم رفت. نخورد. برگشت توی جاش خوابید.
طاعت و معصیت :
رشته ی کارها در طاعت ومعصیت است.اگر در طاعت گام اول برداشته شود،به دنبال آن توفیق برداشتن گام بعدی طاعت به انسان دست می دهد،واگر در معصیت باشد،گام دوم هم زمینه ی معصیت خواهد بود.
توفیق تهجد:
ما برای اوقات خواب خود افسوس می خوریم که چرا برای نماز شب بیدار نمی شویم. در صورتی که اوقات بیداری رابه غفلت می گذرانیم،زیرا اگر در بیداری به توجه وبندگی مشغول بودیم،توفیق بیداری شب رانیز برای تهجدوخواندن نافله ی شب وتلاوت قران پیدامی کردیم.
خواستن
:
اگر مزاج انسان علیل ومریض باشد ،با پند
واندرز علاج او امکان پذیر نخواهد بود،وگل گاو زبان وبنفشه او را علاج نخواهد کرد.مگر
میشود ما خدا را بخواهیم و او ما را رهاکند،و به خود راهنمایی نکند؟؟
پوشاننده
باشید:
بهتر این است که به جای ایراد گرفتن به فکر برطرف کردن عیوب خود باشیم.باید راه توفیق را پیدا کرد.اگر به آن نرسیم،زندگی برباد خواهد رفت.توافق هم در پشت پرده ی یک گذشت،مخفی است.
مواظب خوردوخوراک خود باش:
ابو علی سینا می گوید:گرسنگی کشیدن بیشتر موجب صحت می شود تا پرخوری وسیری. انسان می تواند بارعایت آداب شرعی ودستورهای دینی ،از اطبا مستغنی شود.آقایی به فرزندش تذکر می داد:هر روز صبح یک عدد سیب میل کن وکاری به دکتر نداشته باش.انسان اگر داء ودوای خود را تشخیص دهد ،هیچ ضرری به او نمی رسد.حداقل باید احتیاط کند.
دویدم و دویدم
سر کوچه رسیدم
بند دلم پاره شد
از
اون چیزی که دیدم
بابا میون کوچه
افتاده بود رو زمین
مامان هوار
میزد
شوهرمو بگیرین
مامان با شیون و داد
میزد توی صورتش
قسم
میداد بابا رو
به فاطمه به جدش
تو رو خدا مرتضی
زشته میون
کوچه
بچه داره میبینه
تو رو به جون بچه
بابا رو دوره کردن
بچههای
محله
بابا یهو دویدو
زد تو دیوار با کله
هی تند و تند سرشو
بابا
میزد به دیوار
قسم میداد حاجیو
حاجی گوشیو بردار
نعرههای بابا
جون
یه هو پیچید تو گوشم
الو الو کربلا
جواب بده به گوشم
مامان
دویدو از پشت
گرفت سر بابا رو
بابا با گریه میگفت
کشتند
بچههارو
بعد مامانو هولش داد
خودش خوابید رو زمین
گفت که: مواظب
باشید
خمپاره زد بخوابید
الو الو کربلا
کمک میخوام
حاجی
جون
بچهها قیچی شدن
تو سینه و سرش زد
هی سرشو تکون داد
رو به
تماشاچیا
چشماشو بست و جون داد
بعضی تماشا کردن
بعضی فقط
خندیدن
اونایی که از بابا
فقط امروزو دیدن
جلو بابا دویدم
بالا سرش
رسیدم
از درد غربتِ اون
هی به خودم پیچیدم
درد غربت بابا
نشونههای
درده
درد غربت بابا
غنیمت از نبرده
شرافت و خون و دل
نشونههای
مرده
ای اونایی که هنوز
دارید بهش میخندید
برای خندههاتون
دردشو
میپسندید
امروزشو نبینید
بابام یه قهرمونه
یه روز به هم
میرسیم
بازی داره زمونه
موج بابا کلیده
قفل دره بهشته
یه روز
پشیمون میشید
که دیگه خیلی دیره
گریههای مادرم
یقتونو میگیره
سخنان حضرت آیتالله خامنهای که در این صوت میشنوید:
این چادر را
و این حجاب را
خودم دوست دارم
نه به اجبار پدر
و نه به قانون مدرسه
من خود این چادر را
و این سیاهی تمام قد را
دوست دارم
و حاضر نیستم
با تمام آرزوهای رنگارنگ دنیا
و با تمام راحتی ها
یا راحت تر بگویم
حاضر نیستم با تمام دنیایم عوضش کنم
حجابم مال من است
حق من است
چه در گرماهای آتش گونه
و چه در سرماهای سوزناک
درست است …گرم است …
اما به خنکای تابستان هم نمیفروشمش
دست و پاگیر ؟
خب باید دست و پا را بگیرد،
از دست درازی ها و قدم های اشتباه...
من چادری ام
حقش
احساسش
دنیایش
و آرامشش را با نگاه های سنگین عوض نمیکنم
هر چه باشم و هر کجا باشم من چادری هستم
و چادرم را...دوستش دارم
الهی ضعیفان را پناهی ؛ قاصدان را بر سر راهی ؛ مومنان را گواهی ؛ چه عزیز است آنکس که تو خواهی!
الهی هر که ترا شناسد ؛ کار او باریک و هر که ترا نشناسد ؛ راه او تاریک .
الهی توانائی ده که در راه نیفتیم و بینائی ده که در چاه نیفتیم .
الهی بر عجز خود آگاهم و بر بیچارگی خود گواهم ؛ خواست خواست توست ؛ من چه خواهم .
**********
الهی اگر چه بهشت چون چشم و چراغ است
بی دیدار تو درد و داغ است.
دوزخ بیگانه را بنگاه است.
وآشنا را گذرگاه است
وعارفان را نظرگاه است
الهی اگر مرا در دوزخ کنی دعوی دار نیستم،واگر در بهشت کنی بی جمال تو خریدار نیستم.
الهی!
من به حور و قصور ننازم،اگر نفسی باتو پردازم،از آن هزار بهشت سازم.
***********
الهی!خواندی تاخیر کردم.فرمودی،تقصیر کردم.عمر خود بر باد کردم و بر تن خود
بیداد کردم.اگر گوییم ثنای تو گوییم.اگر جوییم رضای تو جوییم.
الهی!گفتی کریمم،امید بدان تمام است.تا کرم تو در میان است،نا امیدی حرام است.
چرا مشکی؟
اگر چادری باشید بارها شنیده اید که “چرا مشکی؟ گرمتون نمیشه با این چادر مشکی تو تابستون؟” یا این که «دلتون نمیگیره همش مشکی می پوشید؟» در مقابل موج این سوال ها عده ای تسلیم این حرف ها می شوند و تلاش می کنند تا یک تنه به مبارزه علیه چادر مشکی بروند و به جای استفاده از چادر سیاه معمولی، چادرهایی با رنگ های نامتعارف مثل بنفش، قهوه ایی و… سر کنند بدون این که بدانند رنگ مشکی چادر خودش کامل کننده حجابشان است.
چادر مشکی من نماد چیست؟
نکات ظریفی در رابطه با روانشناسی رنگ چادر مشکی وجود دارد که آن را خاص می کند. اطلاع داشتن از این نکات کمک می کند تا در مقابل سوالات افراد عیب جو، جواب هایی محکم داشته باشیم.
۱- وارد حریم من نشو!
در روانشناسی رنگ ها می خوانیم که “سیاه، نمایانگر مرز مطلق است.” لذا آن که سیاه می پوشد، می خواهد نشان دهد که مرزی را ایجاد کرده است. اما این که این مرز برای چیست، در موقعیت های مختلف ممکن است متفاوت باشد. گاه لباس سیاه را در ماتم وعزا می پوشند، برای آن که نشان دهند بین آن ها و عزیزانشان فاصله افتاده و مرز زندگی آن ها را از هم جدا کرده است و یا برای آن که نشان دهند در حریم خانه و خانواده آن ها حادثه ای رخ داده که انجام برخی از کارهای معمولی که سایر خانواده ها انجام می دهند برای آن ها میسر نیست.
اما گاهی هم سیاه می پوشند نه برای عزا و ماتم، بلکه برای مشخص کردن مرزها و حریم های اجتماعی و حجاب یک خانم مسلمان یا چادر سیاه از این دسته است.
وقتی که خانمی چادر مشکی به سر می کند و با وقار و متانت تمام قدم پا به عرصه اجتماع می گذارد با این نحوه پوشش می خواهد نشان دهد که هر کسی حق ندارد به این حریم پاک و مقدس و خصوصی وارد شود. این حریم، حریم حرمت، حیا و احترام است. نه جای هرزگی، آلودگی و هوسبازی.
لذا چادر مشکی به منزله حرمت و احترام است. مرز ادب، کرامت، حیا و عفت است. مرز آداب است و نشان می دهد که در این محدوده باید حریم نگه داشت و به صاحب حرم با دیده احترام و ادب نگریست.
از نظر روانی نیز وقتی انسان پارچه سیاهی را می بیند دیگر چندان رغبتی به نگاه کردن پیدا نمی کند و خود به خود نظر برمی گرداند. نگاه به رنگ های روشن چشم را باز و مشاهده و تمرکز بر دیدن را چند برابر می کند. به عبارت دیگر از دیدگاه روانشناسی رنگ ها، با نگاه به رنگ های تیره به ویژه رنگ سیاه که بی رنگی مطلق است تقریبا تمام رغبت ها از بین می رود.
بنابراین باید به روانشناسی و جامع نگری زن ایرانی آفرین گفت که برای حفظ حرمت، عفت و پاکدامنی خود و هم چنین پاسداری از مرزهای خود و جامعه اش و برای سالم سازی محیط اجتماعی خویش بهترین حجاب یعنی چادر و مناسب ترین رنگ یعنی مشکی را انتخاب کرده است.
۲- سیاه به معنای (نه) بوده و نقطه مقابل (بله) یعنی سفید است
با این نگاه باید گفت: آن کسی که در مقابل نامحرم سیاه می پوشد در واقع می خواهد به او “نه” بگوید و آن کسی که رنگ سفید، رنگارنگ و جذاب می پوشد، راه نگاه ها را به سوی خود بازمی گذارد و در واقع خواسته یا ناخواسته خود را در معرض نگاه های هرزه و آلوده قرار می دهد و وسیله آلودگی و انحراف خود وجامعه را فراهم می کند.
ماکس لوشر متخصص در روانشناسی رنگ ها معتقداست: “سفید به صفحه خالی می ماند که داستان را باید روی آن نوشت ولی سیاه نقطه پایانیست که در فراسوی آن هیچ چیز وجود ندارد.”
بنابراین زنی که در برابر نامحرم در بیرون از خانه لباس سفید و رنگارنگ می پوشد، از ایمنی کمتری برخوردار است ولی زنی که چادر سیاه می پوشد حداکثر ایمنی را برای خود ایجاد کرده است و نشان می دهد که اینجا نقطه پایان نگاه های نامحرمان است و در فراسوی این پوشش جایی برای نفوذ نگاه ها و نیت های ناپاک نیست.
در جای دیگری در بحث روان شناسی رنگ ها می خوانیم که: “سیاه نشانگر ترک علاقه یا انصراف نهایی بوده…و از تاثیر قوی بر هر رنگی که در همان گروه قرار گرفته باشد برخوردار است و خصلت آن رنگ را مورد تاکید و اهمیت قرار می دهد.”
از این رو کسی که چادر مشکی می پوشد، می خواهد با رنگ سیاه چادر دائما جلوه و نمای خود را نفی کند و خود را از نگاه های دیگران دور نگه دارد. رنگ مشکی چادر او نشانگر ترک علاقه یا انصراف نهاییست. یعنی چادر مشکی به نگاه های نامحرم می گوید هیچ جایگاهی برای نگاه شما در من وجود ندارد و من کاملا از شما منصرف و روی گردانم و به دیگران می گوید که نگاه شما به سوی من جز ضرر برای خودتان و من حاصل دیگری ندارد.
وقتی رنگ مشکی در کنار رنگ دیگری قرار می گیرد تاثیر آن رنگ را تقویت کرده و خصلت آن رنگ را مورد تاکید و اهمیت قرار می دهد. به عنوان مثال اگر لباس سیاهی در کنار یک پنجره رنگین آویزان باشد، هر بیننده ای که به آن سو بنگرد نگاه او بطرف پنجره جلب خواهد شد و به لباس توجهی نخواهد کرد. این امر بخاطر آن است که رنگ سیاه لباس، خاصیت خود را نفی کرده و در عوض خاصیت رنگ پنجره را تقویت نموده است.
به همین علت وقتی خانمی چادر مشکی به سر می کند و در خیابان راه می رود، ناظری که از دور به او و اشیا رنگی اطراف مثل اتومبیل ها، مغازه ها وغیره (مانند خانمی که با لباس رنگارنگ در اجتماع حاضر شده است) نگاه می کند، بی اختیار اشیا و پوشش رنگی نظر او را به خود جلب کرده و در بسیاری اوقات شخص بیننده اصلا به آن رنگ مشکی توجه نکرده و رد می شود. بانوانی که می خواهند به بهترین نحو عفت و پاکدامنی خود را حفظ کنند و تیرهای زهر آلود نگاه غیرخودی را دفع کنند؛ حجاب برتر یعنی چادر را برگزیده اند. بنابراین بهترین حجاب زنان در بیرون از خانه و در محیط اجتماع و به طور کلی در برابر نامحرمان چادر مشکی است که علم روان شناسی نیز آن را تایید می کند.
پس به این نکته پی می بریم که مشکل بسیاری
از افراد رنگ چادر نیست؛ چرا که اگر کسی بخواهد با حجاب باشد با توصیف بالا
قطعا چادر مشکی را در اولیت اول خود قرار می دهد و می توان بیان کرد؛ کسانی
که به رنگ مشکی چادر خرده می گیرند مشکل اصلیشان خود چادر است!
اول پاییز بود و در کلاس
دفتر خود را معلم باز کرد
بعد با نام خدای مهربان
درس اول آب را آغاز کرد
گفت بابا آب داد و بچه ها
یک صدا گفتند بابا آب داد
دخترک اما لبانش بسته ماند
گریه کرد و صورتش را تاب داد
او ندیده بود بابا را ولی
عکس او را دیده در قابی سپید
یادش آمد مادرش یک روز گفت
دخترم بابای پاکت شد شهید
مدتی در فکر بابا غرق بود
تا که دستی اشک او را پاک کرد
بچه ها خاموش ماندند و کلاس
آشنا شد با سکوتی تلخ و سرد
دختری در گوشه ای آهسته باز
گفت بابا آب داد و داد نان
شد معلم گونه هایش خیس و گفت
بچه ها بابای زهرا داد جان
بعد روی تخته سبز کلاس
عکس چندین لاله زیبا کشید
گفت درس اول ما بچه ها
درس ایثار و وفا ، درس شهید
مشق شب را هر که با بابای خود
باز بابا آب داد و نان نوشت
دخترک اما میان دفترش
ریخت اشک و “داد بابا ، جان” نوشت
چند خانم رفتند جلو سوالاتشان را بپرسند در تمام مدت سرش بالا نیامد...
نگاهش هم به زمین دوخته بود..
خانم ها که رفتند، رفتم جلو گفتم: تو
انقدر سرت پایینه نگاهم نمی ندازی به طرف که داره حرف میزنه باهات، اینا فکر نکنن
تو خشک ومتعصبی و اثر حرفات کم شه..
گفت: من نگاه نمیکنم تا خدا مرا نگاه
کند!!!!
شهید عبدالحمید دیالمه
درد دل
مامان خوبم می دونم خیلی دوستم داری
دوست داری من رو خوشگل کنی و به همه نشونم بدی
ولی مامانی یه کوچولو فکر کن من قراره یه انسان باشم!
مامانی من عروسک نیستم که هرطوری لباس تنم کنی
آرایشم کنی ، جلو همه برقصونیم ، بغل هرکسی قرارم بدی
من رو با خودت آرایشگاه نبر ، تو به من حیا یاد بده ، پوشش
داشتن رو یاد بده ، دفاع از خودم رو یاد بده ،کسانی که بی
عفتی یادم بدن زیادن ،تو ...عروسک شدن واسه دل دیگران
رو یادم نده ...خواهش می کنم به من فرصت انتخاب بده
خواهش میکنم مامانی
مامان مهربونم فقط فقط تو می تونی منو خوب خوب بار بیاری مواظب خودت و من باش
وبه خدا توکل کن
محجبه ها فرشته اند
سخت است که از باغ و صنوبر گویم
از گلشن و قمری و کبوتر گویم
بگذار کنون که گمرهان لب بستند
فریاد کشم ز حب رهبر گویم
***
حقا که تو از سلاله ی فاطمه ای
با خنده ی خود به درد ما خاتمه ای
زیباتر ازین نام ندیدم به جهان
سید علی حسینی خامنه ای
***
با خامنه ای کسی نگردد گمراه
او در شب تیره می درخشد چون ماه
در هر نفسم برای او می خوانم
لاحول و لاقوة الا بالله
***
خنده و طعنه به اشعار و شعارم بزنید
تیر غم بر دل دیوانه و زارم بزنید
در حمایت ز امامم علی خامنه ای
می شوم میثم تمار به دارم بزنید
***
دشمن دین و وطنم مرده باد
ذلتشان روشنی دیده باد
تاج سر مردم این مرز و بوم
یار خراسانی ما زنده باد
***
اگر فرمان دهد رهبر بتازیم
اگر او خواهد از ما سر ببازیم
اگر صبر و قرار از ما بخواهد بشینیم و بسوزیم و بسازیم
عده ای می گویند که فلسطینی ها بعد از روز قدس پاداش سنگ تمام ایرانی ها را برای قدس شریف داده و هدایای انان را به آتش کشیدند اما چرا فلسطینی ها باید به ایرانی ها اهانت کنند؟
"
مسئله فلسطین از دستور کار نظام جمهوری اسلامی خارج نخواهد شد "(1) اما
برخی که به دنبال انحراف خط امام هستند و یا از ابتدا با آن زاویه دارند می
خواهند با هر شیوه ای شده این موضوع را از دستور کار سیاست خارجی نظام
خارج کنند.
کسانی که یا از آرمان های الهی انسانی مکتب امام خمینی و
انقلاب اسلامی چیزی متوجه نشده اند و یا آنقدر مبهوت غرب شده اند که جز
ارزش های آنها چیزی برایشان محلی از اعراب ندارد. ریشه های فکری و مواضع
این افراد به راحتی در پازل جنگ روانی رسانه های ضد انقلاب و وابسته به
صهیونیسم جهانی قابل پیگیری و از جبهه تشیع انگلیسی قابل شنیدن می باشد.
حتما
بارها با روندهای این جنگ نرم برخورد داشته اید، شایع ترین موضوعی که شاید
روح کلی سایر شایعات و جنگ های روانی نیز می باشد این شبهه است که چرا
باید به فلسطینی ها کمک کرد در حالی که در گوشه و کنار شهر های خودمان،
مردمی فقیر و نیازمند وجود دارند ابهامی که بارها جواب داده شده است پاسخ
هایی چون تاکید روایات بر کمک به مظلومین، عدم رد مسئولیت پذیری در کمک به
هموطنان و یا حتی بحث سیاست های دیپلماسی و خارجی اما این افراد که
نتوانسته در مقابل منطق پاسخ گویان مقاومت کنند سعی کردند با دادن بار
قومیتی، ملیتی و مذهبی به شبهه و جنگ روانی خود از در دیگری وارد شوند.
چندی
پیش در فضای مجازی شایعه ای پخش شد مبنی بر پس فرستادن خون های اهدایی
هلال احمر ایران به فلسطین با این توهین زشت که "خون شیعه نجس است"! فضای
این شایعات سعی در ناصبی نشان دادن فلسطینی ها و سو استفاده ازحس مذهبی
ایرانی ها داشت که توانست تا حدودی افکار عمومی را نیز در برهه خود تحت
تاثیر قرار دهد . شایعه ای که رهبر معظم انقلاب درباره آن نیز صحبت به میان
آوردند و فرمودند" از جمله در قضیه غزه - در این جنگ بیست و دو روزه چند
ماه قبل - جمهوری اسلامی در همه سطوحش؛ از رهبری و ریاست جمهوری و
مسئولین گوناگون و مردم و تظاهرات و پول و کمک و سپاه و غیره، همه در خدمت
برادران فلسطینی مظلوم و مسلمان قرار گرفتند.
در بحبوحه این حرف
ها ، یک وقت دیدیم که ویروسی دارد تکثیر مثل میکند؛ دائم میروند پیش بعضی
از بزرگان، بعضی از علماء، بعضی از محترمین، که آقا! شما دارید به کی کمک
میکنید؛ اهل غزه ناصبیاند! ناصبی یعنی دشمن اهلبیت. یک عده هم باور
کردند! دیدیم پیغام و پسغام که آقا، میگویند اینها ناصبیاند. گفتیم پناه
بر خدا، لعنت خدا بر شیطان رجیمِ خبیث. در غزه مسجد الامام امیرالمومنین
علیبنابی طالب هست، مسجد الامام الحسین هست، چطور اینها ناصبیاند؟!
بله، سنیاند؛ اما ناصبی؟! اینجور حرف زدند، اینجور اقدام کردند، اینجور
کار کردند."(2) یا در جایی دیگر وجود میدانی به نام «ابن ملجم مرادی» در
یکی از مناطق اصلی غزه پخش شد که مجسمه ابن ملجم در وسط میدان قرار دارد و
روی تابلوی این میدان نوشته شده: «مرحبا به این ضربت» که با یک جستجوی
ساده هیچ نشانه ای از این میدان نه در غزه و نه هیچ جای دیگر وجود ندارد.
این سیر اخیرا با یک شایعه دیگر همراه شده و بعد از راهپیمایی با شکوه قدس امسال چنین تصویری با شرح زیرش در فضای مجازی منتشر شد:
بعد از راهپیمایی قدس امسال !!
برادرای فلسطینی هدیه ایرانیان رو آتش زدن....!!!!
خبری که باز شایعه بودن آن اثبات شد که:
1. این تصویر از فلسطین نیست و هدایا هم ایرانی نیست !
تصویر متعلق به اردوگاه "عین الحلوه" در لبنان است .
2.
این اردوگاه از کانونهایی در لبنان است که بجز فلسطینیان، افرادی از
تابعیتهای مختلف و با مشربهای گوناگون فکری، اعتقادی و سیاسی را در خود
جای داده که از جمله آنها گروههای «سلفی تکفیری» هستند .
3. فلسطینی ها هر از مدتی در این منطقه با تکفیری ها درگیری دارند .
4. تصویر در ماه می سال 2013 میلادی و در قسمتهای تحت اشغال گروه های تکفیری تهیه شده است .
5.
این شوی تبلیغاتی تلاش دارد با آتش زدن بخش کوچکی از کمکهای حزب الله
لبنان به آوارگان اردوگاه ، محبوبیت حزب الله و مقاومت را خدشه دار کند
.(3)
علاوه بر این در برهه فعالیت های تروریستی و جنایت بار داعش بارها شایعاتی درباره همکاری عمیق حماس با داعش و حال با عربستان در جنگ یمن منتشر شده است شایعه ای که درباره جنبه داعشی آن، اسامه حمدان مسئول روابط خارجی جنبش مقاومت اسلامی حماس درباره ادعای ارتباط گروه متبوعش با داعش در مصاحبهای گفته است: بنده از این امر شگفت زده شدم، چطور چنین اخبار بی پایه و اساسی انعکاس پیدا می کند، مساله عجیب اینکه اینگونه خبرها در هیچ منبع رسانه ای یا سایت و رسانه جهان و منطقه انتشار پیدا نکرده است و فقط در رسانه های داخلی آمده است.
وی ادامه داد: این شایعات
مغرضانه در حالی منتشر می شود که ملت فلسطین به مقابله با رژیم صهیونیستی
برخاسته و این روزها آماج حملات دشمن صهیونیستی قرار گرفته است. در اینجا
باید خاطر نشان کنم که بخشی از عکس هایی هم که از جشن مردم غزه به خاطر
داعش منتشر کرده اند، ساختگی و فتوشاپی است و بخشی دیگر هم اصلا مربوط به
غزه نیست.
علاوه بر این و با توجه تضادهای ایدئولوژیک این دو گروه با هم
که به راحتی قابل درک است در جایی دیگر صلاح الدین ایوبی از مفتیان
بلندمرتبه داعش با تاکیدبر اینکه " ابتدا شیعیان مشرک رافضی، مرتدان و
منافقین جنگید و سپس به جنگ با صلیبیها رفت" گفته است: ما نیز ابتدا باید
حماس را طرد کنیم تا پیروز شویم و این بنده فقیر، جنگ با حماس را مقدم بر
جنگ با یهود میدانم. اگر این حماس مرتد و ارتش آن "قسام" در غزه نبود،
مسلمانان بر یهود پیروز میشدند. یا حتی یک سایت منتسب به تروریستهای
داعش با انتشار تصاویری گزارش داده که اعضای این گروهک تروریستی با لگد مال
کردن پرچم فلسطین اعلام کردند باید پرچم داعش به جای آنها به اهتزاز در
آید.
البته قابل کتمان نیست که بعضا برخی از گروه های فلسطینی در برهه
هایی چون جنگ یمن گاهی با مواضع متناقض خود در جبهه مقاومت از سیاست دو
گانه استفاده کرده که در این راستا نیز سرشان به سنگ خورده و ازاینجامانده
وازآنجارانده شده اند. رهبری در اینباره نیز اینگونه می فرمایند:" نیز
مسئله فلسطین عرصه یک مجاهدت لازم و واجب اسلامی است و هیچ حادثه ای ما را
از مسئله فلسطین جدا نمیکند. ممکن است کسانی در صحنه فلسطین به وظایف خود
عمل نکنند حسابشان جداست اما مردم و مجاهدانشان مورد حمایت ما هستند"(4)
باید
توجه داشت که آنچه سیاست های کلی فلسطینیان و حماس است و بارها بدانها
ثابت شده ماندن بر خط سیاست های مقاومت و این هم پیمانان است. مردم غزه و
فلسطینی ها بر خلاف شایعات مذکور بارها با نصب پرچم های ایران و کارهای
مشابه دیگر از مردم ایران و حمایت های آنها قدردانی کرده اند.
با نگاهی کلان و از بالا به راحتی می توان با پیگیری
منبع و کانال های اینگونه شایعات به سر منشا و علت ایجاد این جنگ های
روانی پی برد. ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی و جلوگیری از وحدت جهان اسلام
که به ضرر صهیونیسم جهانی است سیاستی مشخص و برملا شده است که در این
شایعات و سایر فعالیت های اختلاف افکنانه دیده می شود. باید پذیرفت که فارغ
از نیت کمک به مظلوم و سایر دلایل شرعی و عقلی برای خط حمایت از مظلومین
جهان توسط مردم ایران، گاهی ممکن است اختلاف نظر و عملکردی بین دولت ها
باشد اما آنچه مهم است تبدیل نکردن اختلافات جزئی به مسائل کلان که هدف
دشمن برای مقابله با جریان مقاومت است، می باشد. جالب است برخی افراد در
سیاست خارجی اینگونه استدلال می کنند که می توان با آمریکا ارتباط داشت و
با اعتقاد به اختلافات فی مابین، باید از نرمش های قهرمانانه و ترفندهای
دیپلماسی در راه منافع ملی سود جست اما همین افراد این استدلال خود را در
عرصه سیاسی برای جمهوری اسلامی در کنار مظلومین جهان از جمله فلسطینی ها بر
نمی تابند! که این دلیلی دیگر بر مواضع سوگیرانه و یکطرفه این جریان می
باشد.
باید در این زمینه و اخبار منتشر شده با دقت و تامل بیشتری برخورد
کرد و دانست که چرا این شایعات هر از گاهی با شکل و روح یکسان منتشر می
شوند؛ محور مقاومت هر روز در حال قدرت گیری و اثر گذاری بیشتر در منطقه است
و غرب هراسان از این موضوع و قبول عدم توانایی نظامی خود در مقابله با این
جریان سعی دارد از طریق ملت ها که پشتوانه محکم مقاومت هستند این قدرت و
اتحاد را در هم بشکند که در این راه فارغ از اختلاف نظرها و برخی سیاست های
دفعتی و اشتباه دولت ها، نباید گذاشت که راه حل تعصب و اختلاف قومیتی،
مذهبی و ملیتی یا همان "تفرقه بیانداز حکومت کن " جایگزین راه حل وحدت،
رفع اختلافات و نزدیک کردن دولت ها حول محور ایدئولوژی و منافع مشترک شود.
پی نوشت:
1- بیانات رهبری در مراسم بیست و ششمین سالگرد ارتحال رهبر کبیر انقلاب اسلامی
2- بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع روحانیون و طلاب شیعه و سنی در کردستان، سال 88
3- "فلسطینی ها هدیه ایرانیان را آتش زدند!" ؛ شایعات
4- بیانات رهبری در مراسم بیست و ششمین سالگرد ارتحال رهبر کبیر انقلاب اسلامی